احتمال کمبود شدید عرضه سنگ‌آهن در سال‌های آینده

در حالی که شرکت‌های معدنی بزرگ استرالیا همگی برنامه‌های سرمایه‌گذاری قابل توجهی دارند و در حال توسعه معادن جدید هستند، اما درواقع ظرفیت آنها در سال‌های آتی ثابت می‌ماند.

وضعیت بازار سنگ‌آهن، عمدتا بر چشم‌انداز تقاضا در چین متمرکز است، اما دو عامل فقدان عرضه جدید و سیاست کربن‌زدایی احتمالاً باعث تغییر ساختاری در بازار مواد خام فولادی می‌شود.
به گزارش رویترز، آنچه در چین اتفاق می‌افتد، محرک اصلی قیمت‌های سنگ‌آهن در کوتاه‌مدت و میان‌مدت است که با توجه به اینکه این کشور تقریباً دوسوم کل سنگ‌آهن در بازارهای صادراتی را خریداری می‌کند و حدود نیمی از فولاد جهان را تولید می‌کند، جای تعجب ندارد.
چیزی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد وضعیت عرضه است و این شاید به این دلیل است که در سال‌های اخیر تا حد زیادی، عرضه باثبات بوده و تنها زمانی واقعاً به یک مشکل بازار تبدیل می‌شود که اختلال قابل توجهی وجود داشته باشد، مانند وقوع طوفان در استرالیا، تولیدکننده شماره یک جهان، یا مشکلات حمل و نقل در کشتیرانی در برزیل، تولیدکننده شماره دوی جهانی به علت کرونا.
در بهترین حالت، عرضه سنگ‌آهن احتمالاً در سال‌های آینده ثابت می‌ماند، زیرا معدن‌کاران بزرگ تنها به اندازه جایگزینی معادن رو به اتمام سرمایه‌گذاری می‌کنند.
این موضوع تاکنون چندان مورد توجه نبوده است، اما سؤال این است که اگر تقاضای جهانی فولاد کمابیش با همان سرعتی که در دهه‌های اخیر داشته است به افزایش خود ادامه دهد، چه اتفاقی می‌افتد؟
رشد تقاضای فولاد تقریباً با همان سرعت اقتصاد جهانی است و اگر نرخ رشد سالانه مرکب 2.5 درصد در نظر گرفته شود، مصرف فولاد تا سال 2050 بیش از دو برابر خواهد شد.
همیشه هشدارهایی برای این نوع پیش‌بینی بلندمدت وجود دارد و همچنین عوامل دیگری وجود دارند که می‌توانند بر میزان نیاز به سنگ‌آهن تأثیر بگذارند.
این‌ها شامل احتمال رسیدن چین به اوج تقاضای فولاد در این دهه و افزایش استفاده از قراضه در چین و سایر نقاط آسیا می‌شود.
اما شایان ذکر است که در کشورهای دیگری که صنعتی شده‌اند، پیک فولاد به جای کاهش شدید، با کاهش ملایم تقاضا همراه شد.
یک عامل دیگر این است که هنوز حدود دو میلیارد نفر در کشورهای آسیایی زندگی می‌کنند که از نظر مقیاس صنعتی بسیار پشت سر چین هستند و این کشورها احتمالاً می‌خواهند تقاضای فولاد را در دهه‌های آینده افزایش دهند.
عدم سرمایه‌گذاری در ظرفیت اضافی سنگ‌آهن یکی از موضوعات کنفرانس جهانی پیش‌بینی سنگ‌آهن و فولاد این هفته در پرث بود.
پل مک تاگارت، تحلیلگر در این کنفرانس گفت که صنعت سنگ‌آهن باید هر سال 100 میلیون تن ظرفیت جدید اضافه کند تا بتواند معادنی را که در حال اتمام هستند جایگزین کند.
در حالی که شرکت‌های معدنی بزرگ استرالیا همگی برنامه‌های سرمایه‌گذاری قابل توجهی دارند و در حال توسعه معادن جدید هستند، اما درواقع ظرفیت آنها در سال‌های آتی ثابت می‌ماند.
ممکن است این غول‌های سنگ‌آهن به تقاضای سهامداران برای سود بیشتر از قیمت‌های بالای فعلی پاسخ دهند، یا شاید هنوز از خاطرات دوره حدوداً 2011 تا 2017 متوجه هستند، زمانی که ظرفیت بیش از حد ایجاد شد و قیمت سنگ‌آهن برای مدت طولانی در سطوح پایین معامله شد.
آن‌ها همچنین ممکن است در مورد میزان فولاد مورد نیاز برای ایجاد راه‌حل‌های انرژی تجدیدپذیر در تلاش برای کربن‌زدایی اقتصاد جهانی تردید داشته باشند.
به هر دلیلی، به نظر می‌رسد که سنگ‌آهن کافی برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده در میان کشورهای در حال توسعه آسیایی و همچنین فناوری‌های تجدیدپذیر فولاد مانند توربین‌های بادی و شبکه‌های برق برای رسیدگی به تولید انرژی‌های تجدیدپذیر متناوب وجود نداشته باشد.تأثیر کربن‌زدایی یک عدم قطعیت بیشتر برای تولیدکنندگان سنگ‌آهن است.
فرآیند کنونی تبدیل سنگ‌آهن به فولاد خام، انرژی بر است و تا حد زیادی از زغال‌سنگ کک‌شو استفاده می‌شود.
یکی از راه‌های کاهش مقدار زغال‌سنگ مورد نیاز به ازای هر تن فولاد خام، استفاده از سنگ‌آهن با عیار بالاتر است و این احتمالاً بازار سنگ‌آهن دوبعدی را ایجاد می‌کند، جایی که مواد با عیار بالا برتری بیشتری نسبت به سنگ‌آهن با کیفیت پایین‌تر دارند.
اگر کمبود عرضه وجود داشته باشد، احتمالاً سنگ‌آهن با عیار پایین همچنان مورد نیاز خواهد بود، اما ممکن است برای توجیه هزینه انرژی بالاتر برای تبدیل آن به فولاد، قیمت آن با تخفیف قابل توجهی مواجه باشد.
کربن‌زدایی همچنین ممکن است روش تبدیل سنگ‌آهن به فولاد را با امکان استفاده از هیدروژن برای تولید آهن احیا شده مستقیم که آهن اسفنجی نیز نامیده می‌شود، تغییر دهد که سپس در کوره قوس الکتریکی به فولاد تبدیل می‌شود. این امر انتشار کربن از تولید فولاد را حذف نمی‌کند، اما آن را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.
این روش به نفع سنگ‌آهن با عیار بالاتر است، به این معنی که شرکت‌های معدنی ممکن است مجبور شوند در تأسیساتی برای بهره‌مندی از عیارهای پایین‌تر سرمایه‌گذاری کنند تا آنها را برای دنیایی با محدودیت کربن مناسب‌تر کنند.
موضوع این است که سرمایه‌گذاری در ظرفیت اضافی سنگ‌آهن و ارتقای آن زمان طولانی دارد و حتی اگر امروز انجام شود، ممکن است محصولات به‌موقع به بازار نرسد.

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *