به گزارش فولادبان؛ در ماههای اخیر آمارهای متفاوتی درباره میزان تولید و مصرف سالیانه فولاد در کشورمان منتشر شده است، اما آنچه بیشتر کارشناسان و فعالان زنجیره فولاد و البته مسئولان دولت و مجلس روی آن توافق دارند، این است که میزان تولید سالیانه فولاد در کشورمان در سال 99 بین 28 تا 30 میلیون تن خواهد بود و در سال جاری مجموعا بین 12 تا 15 میلیون تن فولاد در کشورمان مصرف خواهد شد. بر این اساس میتوان گفت که در کشور ما سالیانه بین 13 تا 18 میلیون تن مازاد تولید فولاد وجود دارد که در شرایط تحریمی کنونی، میتوان با صادرات آن بخش زیادی از منابع ارزی مورد نیاز کشور را تامین کرد.
اما در سالهای اخیر بهویژه از زمانی که حجم تولید فولاد در ایران با شتاب تندی رو به رشد گذاشته است، این بحث در میان فعالان حلقههای مختلف زنجیره فولاد وجود داشته که صادرات کدام محصولات این زنجیره میتواند ارزآوری بیشتری برای کشورمان به همراه داشته باشد. در این میان نوردکاران از یک سو تاکید دارند که با توجه به ارزش افزوده بالاتر محصولات نهایی زنجیره فولاد، ایران باید به جای صادرات محصولات فولادی نیمهتمام شامل شمش و تختال به صادرات انواع مقاطع تخت و طویل فولادی بپردازد.
اتفاقا در طرح توسعه و تولید پایدار زنجیره فولاد که اخیرا از سوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس مطرح شد و کلیات آن هم در صحن علنی به تصویب رسید، بر لزوم انتقال صادرات محصولات فولادی به انتهای زنجیره تاکید شده است. همچنین در شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد مصوب ستاد هماهنگی اقتصادی دولت نیز آمده است که دولت باید تا پایان سال جاری برنامهای را ترتیب دهد که 20 درصد حجم صادرات محصولات میانی زنجیره فولاد با محصولات نهایی جایگزین شود.
ولی از سویی دیگر، فولادسازان تاکید دارند که با توجه وضع عوارض گمرکی سنگین برای واردات محصولات فولادی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله عراق، افغانستان و دیگر همسایگان ایران که مهمترین بازارهای صادراتی مقاطع طویل فولادی کشور به حساب میآیند، صادرات مقاطع فولادی نه تنها ارزش افزوده خاصی برای کشور ندارد، بلکه موجب از دست رفتن بازارهای صادراتی محصولات میانی زنجیره فولاد خواهد شد که در شرایط دشوار تحریمی به سختی به دست آمدهاند.
همچنین برخی شنیدهها نیز حاکی از آن است که تولیدکنندگان مقاطع طویل فولادی ایران در شرایطی که بازارهای صادراتی این محصولات در کشورهای همسایه ما روز به روز برایمان محدودتر میشود، برای نگه داشتن مشتریان خود، عمدتا محصولات صادراتیشان را با نرخهایی پایینتر از قیمت جهانی و حتی ارزانتر از بازار داخلی کشور به همسایگان صادر میکنند و به این شکل، سود حاصل از صادرات مقاطع طویل ایران بیش از همه به جیب واسطههای خارجی میرود.
صحت و سقم این مساله البته همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، اما آنچه در این میان اساسی به نظر میرسد، این است که تا وقتی ما بازارهای صادراتی مطلوبی را در کشورهای همسایه و سایر نقاط دنیا برای خودمان فراهم نکنیم و مسئولان ارشد دولت نیز با دیپلماسی اقتصادی برای کاهش یا حذف عوارض گمرکی محصولات نهایی زنجیره فولاد تلاش نکنند، ناچار به خامفروشی محصولات میانی یا ابتدایی زنجیره فولاد خواهیم بود و به این صورت، بخش زیادی از منابع نهفته در صنعت فولاد کشور که میتواند صرف اشتغالزایی شود، بهراحتی از دست خواهد رفت.
فولادبان در همین راستا در گفتوگو با کارشناسان و فعالان زنجیره فولاد کشور به بررسی چالشهای صادرات مقاطع طویل فولادی و راهکارهای پیشرو برای توسعه صادرات این محصولات پرداخته و در اولین مصاحبه از این سری گفتوگوها به سراغ دکتر کیوان جعفری طهرانی، تحلیلگر ارشد بازارهای جهانی فولاد و سنگ آهن رفته است.
این کارشناس ارشد صنعت فولاد در ابتدای گفتوگو ضمن اشاره به وضع عوارض سنگین وارداتی برای مقاطع طویل در همسایه غربی ایران عنوان کرد: عراق برای واردات میلگرد به میزان 90 دلار در هر تن عوارض وضع کرده است و این یعنی واردکنندگان عراقی حداقل به میزان 90 دلار کمتر از قیمت این محصول در بازار داخلی خودشان به تولیدکنندگان میلگرد ما پول میدهند و قطعا با مبالغی پایینتر از قیمتهای جهانی، میلگرد را از ما خریداری میکنند؛ براین اساس میتوان گفت فروش میلگرد به این کشور سود خاصی برای تولیدکنندگان ایرانی ندارد و سود واقعی به جیب گمرک عراق میرود.
جعفری طهرانی درباره سهم ایران از بازار فولاد افغانستان نیز توضیح داد: افغانستان به صورت سالیانه حدود 2 میلیون تن فولاد وارد میکند و سهم ما از بازار فولاد این کشور کمتر از 25 درصد است که بخش عمدهای از آن هم به محصولات میانی زنجیره فولاد تعلق دارد؛ بخصوص که وزارت معادن و پترولیوم افغانستان برنامهریزی کرده است که عوارض جدیدی روی واردات میلگرد وضع کند.
وی درباره روابط تجاری میان ایران و افغانستان در سالهای اخیر اظهار داشت: بهترین روابط تجاری ما با افغانستان بهویژه در حوزه فولاد، در زمان ریاست جمهوری حامد کرزای در این کشور بود، اما اکنون سطح روابط تجاری ما با افغانستانیها در صنعت فولاد کاهش یافته است.
این کارشناس ارشد بازار فولاد درباره مشکلات پیش روی ایران برای صادرات فولاد به افغانستان گفت: باید توجه داشت که معدن سنگ آهن حاجی گک، به عنوان بزرگترین معدن سنگ آهن بکر آسیا و دنیا با 1.85 میلیارد تن حجم ذخایر، در کشور افغانستان قرار گرفته است و افغانستانیها برنامه دارند که از این معدن برای توسعه صنعت فولاد خود استفاده کنند.
جعفری طهرانی در ادامه بیان کرد: افغانستان پیش این در نظر داشت شرکتی فولادی به نام افیسکو را تأسیس کنند. افیسکو در واقع شرکتی بود که قرار بود با سرمایهگذاری یک کنسرسیوم هندی و افغانستانی جهت تأسیس کارخانه فولادی در کنار این معدن با ظرفیت 1.6 میلیون تن تولید فولاد در سال شکل بگیرد.
تحلیلگر ارشد بازارهای جهانی فولاد و سنگ آهن ادامه داد: سال 2012 نیز این توافقها انجام شد، ولی متأسفانه با حمله داعش به دفتر مهندسان این پروژه، این کنسرسیوم در سال 2015 به هم ریخت و از آن به بعد شرکتهایی از کشورهای کره، ترکیه و در رأس همه آمریکا در معدنی حاجی گک و دیگر بخشهای صنعت فولاد افغانستان سرمایهگذاری کردند و همین مساله باعث کمرنگ شدن حضور ایران در صنعت فولاد این کشور شد.
وی در ادامه اظهار داشت: اکنون نیز شرایط به گونهای است که در افغانستان کارخانههای نوردی مختلفی تاسیس شده است و برای همین این کشور قصد دارد برای واردات میلگرد عوارض در نظر بگیرد، البته افغانستان هنوز منبع تولید فولاد قوی ندارد، اما نیاز آن به فولاد خام نیز بیش از 2 میلیون تن در سال نیست.
جعفری طهرانی در پایان درباره توسعه صنعت فولاد در دیگر همسایه شرقی ایران یعنی پاکستان نیز توضیح داد: پاکستان یکی از تولیدکنندگان مهم فولاد است و شرکت فولادی پاکاستیل این کشور، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان دولتی فولاد در پاکستان به حساب میآید و شرکت آوا استیل هم از بزرگترین تولیدکنندگان خصوصی این کشور محسوب میشود. نواز شریف، نخست وزیر اسبق پاکستان نیز هم در کشور خود و هم در عربستان سعودی روی چند کارخانه تولید فولاد با نام الطوارقی سرمایهگذاری کرده است؛ یعنی اصولا پاکستان با در اختیار داشتن شرکتهای فولادی بزرگ، واردکننده فولاد به حساب نمیآید.