در زورهایی که نرخ دلار دستخوش نوسانات شدیدی است، صنایع داخلی نیز متاثر از این نوسانات دچار نوسانات قیمتی و رکودذ د ر فروش شدهاند. صنعت فولاد یکی از صنایعی است که تحت تاثیر این نوسانات قرار گرفته است. از طرف دیگر مضیقه در تامین انرژی، بالا بودن هزینههای تولید، قیمتگذاری دستوری، عدم رشد پروژههای ملی، وضع عوارض صادراتی سنگین علیرغم تولید مازاد بر مصرف د اخلی نیز فشار بیشتری بر تولیدکنندگان محصولات فولادی وارد کرده است. در همین راستا به رضا وکیلی، معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد خوزستان به گفتوگو نشستهایم:
نظرتان درمورد وضعیت بازار داخلی و بازار خارجی چیست؟
با توجه به کاهش رشد اقتصادی کشورها در سالهای اخیر و وضعیت رکود مسکن و زیرساخت در چین، بازارهای جهانی فولاد نیز با افت مواجه بوده است. با توجه به اینکه چین بزرگترین تولیدکننده و مصرف کننده فولاد است، رونق یا رکود در این بازار تأثیر فراوانی در سایر بازارها می گذارد.
حوزههایی اصلی صادرات فولاد ایران بازار منطقه خلیج فارس، شمال آفریقا و جنوب شرق آسیا می باشد. بعد از جنگ روسیه- اکراین و تحریم روسیه، این کشور به دنبال یافتن جایگزین بجای بازار اروپا بوده و لذا تولیدات این کشور به بازارهای هدف ایران گسیل یافته است. در کنار این موضوع رشد اقتصادی عمومی دنیا است در حالت متوسط قرار دارد که باعث کاهش تقاضا گردیده است. پیش بینی ها برای سال ۲۰۲۴ روند افزایشی یا کاهشی خاصی را ندارند و حفظ وضعیت کنونی با تغییرات اندک متصور است.
اما صنعت فولاد در بازار داخلی با مشکلات مختلفی مواجه است. در سالهای اخیر محدودیتهای انرژی آسیب زیادی به صنعت فولاد ایران وارد نموده و باعث شده است که ظرفیت های ایجاد شده به بهرهبرداری کامل نرسد. به عبارتی نرخ بهرهبرداری ما در کشور از نرخ جهانی پایینتر است که باعث میشود فعالیت در حوزه فولاد اقتصادی نباشد. از طرفی افزایش هزینه های تولید فشار مضاعفی به تولید کنندگان وارد کرده است.
توسعه در صنعت فولاد و تدوین سند چشم انداز ۱۴۰۴ و تولید ۵۵ میلیون تن فولاد با پیشفرضهای تعریف شده بود که عملا محقق نشده مانند توسعه متوازن زیر ساخت انرژی، حمل و نقل و خصوصا افزایش مصرف سرانه فولاد در کشور. لذا ظرفیت های ایجاد شده بلا استفاده است. این موضوع فارغ از مجوزات مختلف تاسیس کارخانجات در طول زنجیره است که صادر شده و کماکان در اختیار مردم است.
فارغ از موارد گفته شده، مشکلات متعدد دیگری وجود دارد که فعالیت در صنعت فولاد کشور را سخت می کند. دستورالعملهایی مانند وضع عوارض صادراتی بر برخی محصولات، در صورتی که این محصولات با مازاد مصرف روبرو است. برای مثال تولید بیلت در حدود ۱۸ تا ۲۰ میلیون است، اما مصرف کشور در حدود ۱۰ میلیون تن است؛ قاعدتا باید مازاد این مقدار صادر شود. همچنین دستورالعملهای دیگری در حوزه نرخ متفاوت تسعیر ارز حاصل از صادرات که توازن تولید و صادرات زنجیره را به هم میریزد. در طول سال بخشی از زنجیره امکان تهاتر با طلا یا اقلام دیگر که دارای نرخ تسعیر بالاتری هستند، دارد. منتهی برخی از اقلام زنجیره اینگونه نبودند و الزام عرضه در سامانه ارزی نیما را داشتند که ناترازی در صادرات زنجیره ایجاد میکند. گزارش صادرات یازده ماهه کشور بیانگر اینست که صادرات بالادست زنجیره یعنی سنگ آهن، کنسانتره و گندله در سال جاری افزایش شدیدی پیدا کرده است. این در حالیست که تمایل دولت بر این نبوده است. از طرف دیگر نوردکاران در حوزه صادرات محصولات نهایی خصوصا میلگرد، امکان بهرهبرداری از نرخ های تسعیر بالاتری را داشتند. لذا بررسی گزارشات نشان می دهد که در مقاطعی از سال صادرات میلگرد حتی گاهی ۵۰-۶۰ دلار ارزانتر از قیمت صادرات شمش بوده است. این مسئله بخاطر تفاوت تسعیر نرخ ارز بوده است.
نوسانات دلار چقدر بر بازار فولاد تاثیر دارد؟ پیشبینی شما درمورد دلار و قیمت شمش در انتهای سال و سال آینده چیست؟
من عدد خاصی را برای دلار یا فولاد متصور نیستم. چون پیش بینی نرخ دلار یا بازار فولاد، بر اساس یک سری مبانی بنیادی اقتصادی مانند تورم، رونق و رشد پایدار اقتصادی، نرخ سرمایه گذاری، بهای تمام شده، موضوعات تامین نقدینگی، قیمت های جهانی و عرضه و تقاضا، تسهیل صادرات و تامین ارز مورد نیاز کشور و تدوین فرآیند درست مصارف ارزی، مقدار صادرات نفتی و غیر نفتی و غیره امکان پذیر است. همه اینها مولفه هایی هستند که در بازارها موثرند. وقتی شاخص های کلی اقتصادی کشور در وضعیت مناسبی باشند، نهایتا شرایط پایدار و قابل برنامه ریزی برای همه صنایع خصوصا صنعت فولاد فراهم میشود. وقتی این شاخصها بهم میریزد قطعا همه بازارها از گوشت و تخم مرغ گرفته تا فولاد تحت تاثیر قرار میگیرند. البته در ماههای اخیر افت تولید در برخی مقاطع زمانی بدلیل محدودیت انرژی باعث کاهش عرضه و التهاب مقطعی گردیده ولی در مجموع، در عرضه و تقاضا در طول زنجیره فولاد اتفاق ویژهای نیافتاده است که باعث نوسان شدید قیمت گردد و عموما بازهم منشا اصلی بیشتر التهابات، نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی است که حتما این موضوع باید به لحاظ بنیادی یعنی با بهبود شاخصهای کشور و رشد صادرات حل شود و گرنه صرفا با قیمت های دستوری، هیچ بازاری قابل کنترل نیست.
بنظر می رسد با توجه به اختلاف نرخ دلار نیما و سنا با نرخ دلار بازار آزاد، می بایست بازنگری مجددی در راستای کاهش اختلاف این نرخ ها صورت پذیرد.
به نظر شما الان فولاد و محصولات فولادی تورم را پیشخور کرده است یا هنوز از نرخ تورم تاثیر نگرفته؟
در بازه زمانی ابتدای سال (فروردین) و انتهای سال (اسفند) حوزه فولاد دستخوش تورم شدیدی نشده است. علیرغم اینکه قیمت سایر اقلام سبد تورمی افزایشی بوده و از طرفی هزینههای تولید فولاد هم افزایشی بوده، اما نرخهای فروش افزایش عمده ای نداشتهاند. منتهی این عدم افزایش به دلیل رکودی است که بازار با آن مواجه است. بطور مثال در هزینه های تولید با توجه به اصلاحیه های نرخ سنوات اخیر خصوصا سال جاری در حوزه انرژی و با در نظر گرفتن عدم تامین پایدار انرژی در طول سال (قطع برق صنایع در تابستان و قطع گاز و برق در زمستان)، عملا بهای انرژی در تولید فولاد کشور بالاتر از کشورهای منطقه و جهان است هیچ انرژی ارزانی در اختیار تولید کننده قرار نمی گیرد.
فکرمیکنید که راه خروج بازار از این هیجانات چیست؟ افقی پیش روی ما هست یانه؟
مخلص کلام اینکه باید شاخصهای اقتصادی کشور بهبود یابد. تا زمانی که شاخصهای اقتصادی بهبود نیافته، هیچ صنعتی درکشور امکان فعالیت عادی را ندارد.