موسسه McKinsey در گزارشی تحلیلی به بررسی چشمانداز صنعت فولاد اروپا پرداخته است: صنعت فولاد ستون فقرات اقتصاد اروپا و تأمینکننده اصلی خودرو، ماشینآلات و سایر صنایع شاخص اروپا است. با این وجود، بازده کل به سهام در صنعت فولاد در مقایسه با سایر صنایع سنگین، مانند استخراج معادن یا انرژی، ناچیز بوده است.
به دنبال بحران مالی جهانی در سالهای 2008 تا 2009، صنعت فولاد اروپا تقریباً 35 میلیون تن کاهش تقاضای دائمی را تجربه کرد به طوری که تقاضای فولاد از 188 میلیون تن (متوسط 2004 تا 2008) به 153 میلیون تن (متوسط 2011 تا 2019) کاهش یافت. این افت تقاضا به دلیل کاهش فعالیت حفاری و فقدان پروژههای بزرگ خط لوله، کاهش تقاضا از همه بخشهای مصرف نهایی، بهویژه ساختوساز خصوصاً در جنوب اروپا و صنعت نفت و گاز بوده است.
اروپا زمانی صادرکننده خالص محصولات فولادی بود اما از سال 2016 واردکننده خالصشده و واردات خالص آن در سال 2020 به حدود سه میلیون تن رسیده است. افزایش واردات، همراه با کاهش تقاضای ساختاری، کاهش استفاده از ظرفیت صنعت فولاد اروپا را تسریع کرد.
علیرغم بهبود تقاضا و افزایش قیمت محصولات فولادی در پایان سال 2020 و آغاز سال 2021 به طوری که از سپتامبر 2020 تا ژانویه 2021 قیمت کویل نورد گرم افزایش 46 درصدی را تجربه کرد، بحران کرونا چالشهای ساختاری صنعت فولاد اروپا را تشدید کرد.
افزایش قیمتها ناشی از کمبود موقتی تأمین کالا بود، زیرا تقاضا به دلیل رونق تولید خودرو و ساختوساز با سرعتی بسیار سریعتر از ظرفیت تولید فولاد در اتحادیه اروپا بهبود یافت. به طور کلی، استفاده از ظرفیت تولید در صنعت فولاد اروپا در سال 2020 تقریباً به 63 درصد کاهش یافته است. پیشبینی میشود طی سه سال آینده، استفاده از ظرفیت تولید بین 70 تا 75 درصد بهبود یابد و انتظار میرود تقاضای 140 تا 150 میلیون تن در سال داشته باشد؛ بنابراین برای دستیابی به یک استفاده پایدار از ظرفیت حدود 85 درصدی، 25 تا 30 میلیون تن ظرفیت مازاد نیاز است.
بعلاوه، حاشیه سود مواد اولیه بیش از حد ناپایدار و نامشخص خواهد بود و چالش برنامهریزی آیندهنگر برای تولیدکنندگان فولاد اروپا را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از عوامل کلیدی این نوسانات میتوان به افزایش نفوذ چین و سایر بازارهای بزرگ فولاد بر پویایی قیمت در اروپا، تغییرات ظرفیت تولید اروپا، نوسان قیمت مواد اولیه و نوسانات ارز اشاره کرد.
صنعت فولاد اروپا باید در سالهای آینده به سه چالش اصلی پاسخ دهد:
1- افزایش ظرفیت مازاد ساختاری به دنبال از دست دادن تقاضای پنج تا ده میلیون تنی تقاضا به دلیل بحران کرونا.
2- افزایش هزینههای مربوط به انتشار CO2.
3 سرمایهگذاری قابل توجه برای کربنزدایی صنعت فولاد اروپا در میانمدت و بلندمدت.
تولیدکنندگان فولاد اروپایی باید برای اطمینان از پیشرفت اقتصادی و زیست محیطی، یک سری اقدامات عملیاتی کوتاهمدت و میانمدت تا بلندمدت را مدنظر قرار دهند. این اقدامات استراتژیک میتواند شامل مراحل بازسازی با هدف کاهش ظرفیت، گامهایی در جهت تقویت موقعیت شرکتهای فولادی از طریق ایجاد تنوع در تواناییهای آنها و حرکت پایدار به سمت فولاد کم و بدون کربن باشد.
در سال 2019، صنعت فولاد اروپا اشتغال مستقیم برای تقریباً 330،000 نفر و اشتغال غیرمستقیم برای بیش از دو میلیون نفر دیگر را در سراسر زنجیره تأمین و فعالیتهای ناشی از آن فراهم کرد.
فولاد در حدود 83 میلیارد یورو ارزش افزوده مستقیم در منطقه اروپا دارد. به طور کلی، صنعت فولاد و صنایع اصلی مصرفکننده تقریباً 9 درصد از ارزش افزوده کلی را در اروپا تشکیل میدهند.
علاوه بر کاهش تقاضا، افزایش واردات فولاد باعث کاهش سرعت استفاده از ظرفیت تولیدکنندگان فولاد اتحادیه اروپا شد. از لحاظ تاریخی، اتحادیه اروپا صادرکننده خالص محصولات فولادی تمامشده بود و از سال 2010 تا 2015، صادرات خالص از یک میلیون تا 13 میلیون تن متغیر بوده است. با این حال، از سال 2016، اتحادیه اروپا واردکننده خالص فولاد شده است. واردات خالص فولاد اروپا در سال 2019 به حدود چهار میلیون تن و در سال 2020 به حدود سه میلیون تن رسید. از سال 2016، واردات به اتحادیه اروپا عمدتاً از روسیه، اوکراین و ترکیه افزایش یافته است. بازار اروپا به روی محصولات آمریکایی بسته است و حجم واردات از چین کاهش یافته است.