یک کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر این که اجرای سیاستهای متناقض در ماههای اخیر منجر به ریزش بورس شده است، بازار را در شرایط فعلی غیرقابل پیشبینی دانست و تصریح کرد اگر تمام حاکمیت برای مدیریت صحیح بورس به میدان نیاید، سقوط بورس همچنان ادامه خواهد داشت.
به گزارش فولادبان؛ بازار سرمایه از نیمه ماه مرداد که سقف روانی 2 میلیون و 100 هزار واحد را شکسته بود، تاکنون که به کانال یک میلیون و 370 هزار واحد بازگشته است، بیش از دو ماه و نیم است که به طور متناوب روی ریل نزولی داشته و با وجود این که همه تحلیلگران بورس معتقدند که تمام سهمهای اصلی این بازار بر اثر افزایش نرخ ارز و ریزشهای اخیر بازار به قیمت ارزندهای برای خرید رسیدهاند، در هفتههای گذشته شاهد این مساله بودهایم که اغلب سهامداران کمتر علاقهای برای خرید داشته و در عمده اوقات صفهای فروش بسیار طویلتر از صفهای خرید بودهاند.
این در حالی است که در هفتههای اخیر کارشناسان بازار سرمایه کفهای حمایتی متعددی را برای این بازار قائل شدهاند، اما ریزشهای اخیر بورس نشان داده است که رسیدن شاخص کل به هیچکدام از این کفهای حمایتی برای بازگشت بازار به رونق کارساز نبوده و کمتر کسی میداند که بورس دقیقاً تا چه کانالی سقوط خواهد کرد.
محمدرضا صادقی مقدم، کارشناس بازار سرمایه نیز در گفت و گو با فولادبان با تأکید بر این که مردم بر اثر مشاهده همه این اتفاقات بویژه تصمیمات متناقض سیاستگذاران کلان اقتصادی کشور به این افراد بیاعتماد شدهاند، عنوان کرد: اکنون شاهد آن هستیم سیاستگذارانی که مردم را به مهمانی بزرگ بازار سرمایه دعوت کردهاند، هیچ اقدام مؤثری برای بازگشت بازار سرمایه به ریل صعودی انجام نمیدهد و سیاستهای ضد و نقیض مسئولان ارشد اجرایی نیز مردم را به بورس بیاعتماد کرده است.
وی در این زمینه با اشاره به اختلافات وزارتخانههای اقتصاد و نفت بر سر عرضه صندوق پالایشی یکم گفت: شروع سیاستگذاریهای متناقض مسئولان دولتی مساله عرضه صندوق سرمایهگذاری دارا دوم یا همان پالایشی یکم بود و از همان موقع اختلافات دولتمردان موجب ایجاد نوسانات منفی در بازار سرمایه شد. آخرین مرحله این سیاستگذاریهای متناقض نیز اختلاف میان مسئولان دولتی درباره شیوه قیمتگذاری محصولات فولادی در بورس کالاست که این مسئله نیز سیگنالهای منفی زیادی را در روزهای اخیر به بازار سرمایه فرستاد.
صادقی مقدم با تأکید بر نقش مهم صنایع فلزی و معدنی در بازار سرمایه تصریح کرد: بعد از مطرح شدن بحث قیمتگذاری دستوری فولاد، بخش زیادی از سهامداران احساس کردند که با این کار رفته رفته وزارت صمت به تعیین نرخ دستوری برای سایر محصولات معدنی نیز روی خواهد آورد. در این شرایط با توجه به تجربه اسفناکی که در زمینه قیمتگذاریهای دستوری در صنعت خودروسازی در کشورمان وجود دارد، خبرهای منتشرشده درباره احتمال تعیین قیمت فولاد از سوی وزرات صمت نیز باعث کاهش اقبال سهامداران به سهمهای فولادی و دیگر سهمهای معدنی و فلزی شد.
این کارشناس بازار سرمایه به صحبتهای مسئولان بانک مرکزی درباره احتمال افزایش سود سپرده بانکی نیز اشاره کرد و گفت: در روزهای اخیر بورس از ابهام درباره افزایش یا عدم افزایش سود سپرده بانکی آسیب دید؛ چرا که همه سهامداران احساس کردند وقوع این اتفاق میتواند تأثیر منفی مستقیمی بر بازار سرمایه بگذارد.
وی افزود: البته باید توجه داشت بازار سرمایه در مجموع در نه ماه گذشته چندین برابر سود سپردههای بانکی که ممکن است از سوی بانک مرکزی در نظر گرفته شود، سوددهی داشته باشد، اما مسئولان شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی با انتشار اخباری درباره احتمال افزایش سود سپردههای بانکی سیگنالهای منفی زیادی را به بازار میفرستد و به نوعی بازارساز با این کار با دست خود به بازار سرمایه ضربه میزند، زیرا بخش زیادی از مردم با تداوم ارسال این سیگنالهای منفی قطعا از بازار سرمایه دست خواهند کشید.
صادقی مقدم همچنین معتقد است که راهکارهای ارائه شده از سوی مجلس و دولت در ماههای اخیر نتوانسته تأثیر مثبتی بر تثبیت بازار سرمایه بگذارد. موضوعی که در توضیح بیشتر آن اظهار کرد: در دو ماه گذشته نهادهای مختلفی برای جلوگیری از ریزش بازار سرمایه ورود گود شدهاند و این ارگانها از جمله خود سازمان بورس و اوراق بهادار و مجلس شورای اسلامی طرحهایی را برای تثبیت بازار ارائه دادهاند، اما اکنون شاهد آن هستیم که این طرحها همگی یا ناکارآمد بوده یا اصلاً اجرا نشدهاند.
این کارشناس بازار سرمایه در این زمینه به طرح برداشت یک درصد از صندوق توسعه ملی نیز اشاره کرد و ادامه داد: موضوع برداشت یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی برای بازار سرمایه نیز که در ماه گذشته مطرح شد، اصلاً قابلیت اجرا ندارد. زیرا اکنون صندوق توسعه ملی از کمبود شدید رنج میبرد و هر نوع برداشت از منابع این صندوق مستلزم افزایش پایه پولی کشور است و در این صورت بانک مرکزی نیاز به چاپ پول دارد. چرا که ما اکنون هیچ ارزی در صندوق توسعه ملی نمیبینیم و بازپرداختها به این صندوق نیز بهدرستی انجام نمیشود. بنابراین برداشت کردن از منابع صندوق توسعه ملی برای تثبیت بازار سرمایه به هیچ عنوان امکانپذیر نیست و به نظر نمیرسد که دولت ارادهای برای انجام آن داشته باشد.
وی همچنین انتشار اوراق قرضه از سوی دولت را نیز برای جلوگیری از ریزش بازار سرمایه کماثر دانست و تأکید کرد اختیاراتی که در ماههای اخیر برای مدیریت بازار به سازمان بورس داده شده است نیز در مقابل فشار سنگین عرضه سهمها آن قدر محدود بوده که نتوانسته جلوی ریزش بازار را بگیرد. صادقی مقدم تشکیل صندوقهای بازارگردانی را که اخیرا مطرح شده است نیز قابل اجرا ندانست، چراکه از نظر او، اکنون بسیاری از شرکتهای تولیدی کشور دچار کمبود نقدینگی هستند و عملا توانایی تشکیل چنین صندوقهایی را ندارند.
این کارشناس بازار سرمایه البته با اشاره به این که اجرای صحیح طرح مالیات بر عایدی سرمایه میتواند تا حدودی سیگنال مثبت به بورس مخابره کند، عنوان کرد: طرح مالیات بر عایدی سرمایه که اخیرا دوباره از سوی سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس مطرح شده است، از ابتدای سال نیز مطرح بوده و اجرای صحیح آن میتواند تا حدودی جذابیت بازارهای موازی را برای مردم کم کند و آنها را به بورس سوق دهد و این مساله شاید از معدود سیگنالهای مثبت روزهای اخیر برای بازار سرمایه باشد.
وی تصریح کرد که موضوع بازار سرمایه بسیار فراتر از وزارت اقتصاد است و برای بازگشت رونق به این بازار کلیت حاکمیت باید برای مدیریت صحیح آن به صورت هماهنگ وارد میدان شود؛ زیرا از نظر صادقی مقدم، بورس تهران از هرگونه ریسک سیستماتیک اثر میپذیرد و وقوع هر نوع دعوای سیاسی تاثیر بسیار منفی بر آن میگذارد. بنابراین به گفته این کارشناس، بازار سرمایه نباید محلی برای تسویه حساب گروهها و احزاب گوناگون سیاسی باشد.
نکته دیگری که صادقی مقدم به آن اشاره کرد، نقش موثر سهامداران حقوقی در بازگرداندن بورس به ریل صعودی بود. موضوعی که وی درباره آن گفت: در شرایط کنونی حقوقیهای بازار سرمایه قطعا میتوانند نقش مهمی برای بازگرداندن رونق به بازار سرمایه ایفا کند، چراکه بخش زیادی از نهادهای عمومی غیر دولتی کشور از ستاد اجرایی فرمان امام (ره) گرفته تا بنیاد مستضعفان و صندوقهای سرمایهگذاری متعدد وابسته به بانکهای گوناگون همگی نقش بزرگی در بازار سرمایه دارند و این بازار برای رونق مجدد به نوعی وفاق و همدلی هم در بین سهامداران بزرگ حقوقی و هم در بین کلیت حاکمیت نیاز دارد.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر این که در شرایط کنونی پیشبینی آینده بازار سرمایه بسیار دشوار شده است، تصریح کرد: اتفاقاتی که در ماههای اخیر در بورس تهران رخ داده است، رخدادهای تکنیکال مالی نبوده، بلکه جنس این اتفاقات روانی بوده است و بنابراین در چنین شرایطی نمیتوان تعیین کرد که روند رو به افت بازار تا چه زمانی ادامه پیدا میکند.
وی افزود: با توجه به این مسائل، نمیتوان پیش بینی کرد که شاخص کل یا شاخص هموزن دقیقا به چه سطحی از حمایت باید برسد تا به روند صعودی بازگردد، زیرا همانطور که شاهد بودیم این شاخصها در هفته های اخیر به طور مداوم سطحهای حمایتی مختلفی را شکسته و روی موجی نوسانی پایینتر آمدهاند. یعنی تمام ریزشهای اخیر بازار سرمایه ناشی از اتفاقات روانی بوده است.
صادقی مقدم در پایان تاکید کرد که با توجه به آسیبهای کلانی که ریزش بازار سرمایه بر اقتصاد کشور وارد میکند، مسئولان ارشد حاکمیت هرچه زودتر باید برای جلوگیری از ریزش بیشتر این بازار راهکاری اساسی بیندیشند. وی البته راه نجات بورس در شرایط کنونی را پرهیز دولت از اجرای سیاستهای اعتمادزدا به بازار سرمایه دانست و عنوان کرد: دستگاه اجرایی باید جلوی انجام هر اقدامی را که در تضاد با حمایت از بورس قرار دارد، بگیرد و تمام نهادهای حاکمیتی و سهامداانر حقوقی بزرگ همگی باید همدلانه و با پرهیز از دعواهای سیاسی و اجرای سیاستهای متناقض، در جهت رونق بازار سرمایه تلاش کنند؛ وگرنه با وضع امروز سقوط بورس بازهم ادامه خواهد داشت و معلوم نیست چه زمانی بازار از ریزش بازایستد.