با کاهش قیمت نفت به زیر ۶۳ دلار و پیشبینی رسیدن آن به محدودهای کمتر از ۶۰ دلار در سال آینده، بازارهای جهانی انرژی وارد فاز جدیدی از نگرانیهای ساختاری شدهاند. همزمان، بازار جهانی فولاد علیرغم برخی نوسانات محدود، تغییرات عمدهای را تجربه نکرده است. اما در لایههای زیرین بازار، رقابت اقتصادی میان چین و غرب، تحریمهای تجاری و تغییرات در مسیر تقاضا، چشمانداز آینده را مبهم و رقابتیتر از همیشه کرده است.
به گزارش فولادبان، قیمت نفت در هفته گذشته با ادامه روند نزولی خود به ۶۳ دلار در هر بشکه رسید. تحلیلها نشان میدهد این افت ممکن است در سال آینده میلادی نیز ادامه پیدا کند و حتی به زیر ۶۰ دلار برسد. برخی نگاههای بدبینانه، از رسیدن نفت به محدوده ۴۰ دلاری هم صحبت میکنند؛ موضوعی که نهتنها بازار انرژی، بلکه صنایع فولادی، حملونقل و سرمایهگذاری را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در بازار فولاد، اگرچه در ظاهر تغییرات قیمتی چشمگیری دیده نمیشود، اما تحولات زیرپوستی عمیقی در حال شکلگیری است. سنگآهن با قیمت حدود ۱۰۶ دلار در هر تن CFR بنادر چین تقریباً بدون تغییر ماند، و قراضه وارداتی به ترکیه نیز روی عدد ۳۵۲ دلار ایستاد. در میان مقاطع و محصولات نیمهنهایی، شمش صادراتی دریای سیاه با ۳ دلار افزایش به ۴۳۷ دلار رسید، اما اسلب بدون تغییر روی ۴۲۰ دلار باقی ماند. میلگرد ترکیه افزایش ۸ دلاری را تجربه کرد و به ۵۵۰ دلار فوب رسید، در حالی که ورق گرم صادراتی چین با افت ۷ دلاری به ۴۶۳ دلار سقوط کرد.
اما فراتر از اعداد، اتفاقات ژئوپلیتیکی نشان از تلاطمهایی بزرگتر در بازار دارند. اتحادیه اروپا برای مقابله با صادرات ارزان چین، نشستهایی برگزار کرده که میتواند به اعمال محدودیتهای وارداتی منجر شود. این اقدام ممکن است فضا را برای نفوذ بیشتر چین در بازارهای آسیایی باز کند؛ جایی که پیشتر نیز حضور پررنگی داشته و حالا در حال تقویت آن است.
در این میان، جنگ تجاری آمریکا و چین همچنان ادامه دارد. تعرفههای سنگین آمریکا روی فلزات کمیاب و واکنش متقابل چین با محدود کردن صادرات این محصولات، فضای تجارت جهانی را متزلزل کرده است. هرچند این تنشها بیشتر جنبه سیاسی دارند، اما سوال اصلی اینجاست که آیا چین میتواند جایگزینی برای بازار آمریکا بیابد؟ یا بالعکس، آمریکا قادر است به منابع جایگزین در گرینلند یا کانادا اتکا کند؟ پاسخ ساده نیست، اما روشن است که هر دو طرف به خوبی میدانند وابستگی متقابلشان، مانع از درگیری بلندمدت خواهد شد و دستیابی به توافق، اجتنابناپذیر است.
در طرف دیگر، مصرف داخلی فولاد در چین روندی نزولی دارد و این کشور برای جبران آن به سمت افزایش صادرات حرکت کرده است. در مقابل، هند با رشد مصرف داخلی روبروست، گرچه هنوز در تأمین مواد اولیه به واردات وابسته است. این وضعیت میتواند هند را به میدان رقابت بعدی چین با غرب تبدیل کند.
در مجموع، بازار فولاد جهانی در ظاهر آرام اما در عمق، وارد مرحلهای از بازتعریف توازنهای اقتصادی، سیاسی و تجاری شده که مسیر آن را نه تنها قیمتها، بلکه توافقها، تحریمها و رقابتها تعیین خواهند کرد.