یک فعال فولادی معتقد است: آنچه در طرح های توسعهای صنایع فولادی مهم است، احداث کارخانهها در مناطق بدون چالش آبی و هزینهزایی مانند کرانه دریای عمان و خلیج فارس است.
بهروز امجدیان در گفتگو با فولادبان در رابطه با چالشهای موجود در صنعت فولاد اظهارداشت: در صنعت فولاد ابتدا حمل و نقل مهمترین چالش محسوب میشود. برای تحقق اهداف سند چشم انداز نیازمند افزایش حمل و نقل ریلی تا ۱۰۵ میلیون تن و حمل جادهای و دریایی هر کدام تا ۵۰ میلیون تن در سال نیاز داریم در حالی که در سال ۱۴۰۰ ظرفیت حمل مواد معدنی از طریق خطوط ریلی حدود ۴۵ میلیون تن بود. البته این میزان برای سال ۱۴۰۴ باید به بیش از ۷۹ میلیون تن برسد. بر همین اساس، دستیابی به چنین هدفی به برنامه ریزی دقیقی نیاز دارد.
وی با بیان اینکه چالش اساسی دیگر در صنعت فولاد، کمبود آب است، گفت: در حال حاضر کشور در آستانه یک تنش آبی بیسابقه قرار گرفته است. بنابر برخی محاسبات و با توجه به میزان مصرف آب برای تولید هر تن فولاد خام، برای تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد در کشور به حدود 300 میلیون متر مکعب آب نیاز است.
این فعال صنعت فولاد با اشاره به کمبود آب در کشور و تأثیرات آن بر صنعت فولاد، افزود: با توجه به بحران کم آبی و میزان مصرف بالای آب در بخش کشاورزی و همچنین مشکلات حوزه آبریز و از بین رفتن سفرههای زیرزمینی، تنش آبی در سالهای آتی یک مانع جدی برای دستیابی به اهداف سند چشمانداز خواهد بود.
امجدیان معتقد است: آنچه در طرحهای توسعهای صنایع فولادی مهم است، احداث کارخانهها در مناطق بدون چالش آبی و هزینهزایی مانند کرانه دریای عمان و خلیج فارس است.
وی با بیان اینکه کمبود انرژی برق مورد نیاز کارخانهها و تأمین گاز صنایع، به خصوص فولادسازی از افزایش ظرفیت تولید فولاد جلوگیری میکند، تصریح کرد: در حال حاضر مصرف برق برخی صنایع کشور از متوسط جهانی بالاتر است و با توجه به مشکلات تأمین برق، این افزایش میتواند سایر بخشها از جمله مصارف خانگی را تحت تأثیر قرار دهد. البته عمده مصرف برق فولاد به دلیل استفاده از فناوری احیای مستقیم کوره قوس الکتریکی در تولید آهن اسفنجی است؛ هر چند این روش مزیتهای زیست محیطی دارد.
این فعال فولادی در پایان خاطرنشان کرد: یکی دیگر از چالشهای اساسی تولید فولاد کشور تأمین گاز مصرفی صنایع محسوب میشود. چالش تأمین گاز به خصوص در فصل زمستان به دلیل افت فشار خطوط انتقال منجر به بالا رفتن میزان عدم نفع و نیز خسارت ناشی از عدم تولید میشود که نیازمند برنامه دقیق برای رفع آن هستیم. استفاده از طرحهای سواپ انرژی، ارتقای زیرساختهای بهره برداری و تولید گاز مورد نیاز از مواردی است که در این حوزه باید به صورت جدی به آن توجه کرد.