نشریه IndustryWeek تحلیلی از وضعیت حال و آینده صنعت فولاد آمریکا به همراه تاثیر سیاستهای دولت جدید ایالات متحده بر صنعت فولاد این کشور ارائه کرده است.
به گزارش فولادبان؛ در این تحلیل آمده است: فولاد زیربنای همه چیز از خودرو گرفته تا زیرساختها، ماشینآلات و ساختمانهاست. تولید فولاد ایالات متحده در ماهها و سالهای اخیر کانون توجه بوده است. به عنوان مثال، در دسامبر 2019، شرکت کلیولند – کلیفز Cleveland-Cliffs که تولیدکننده بزرگ سنگ آهن است، اعلام کرد که شرکت AK Steel را در یک معامله 1.1 میلیارد دلاری خریداری خواهد کرد.
خرید شرکت AK Steel که سازنده فولاد مستقر در وست چستر ایالت اوهایو است و محصولات نورد فولادی و فولاد ضد زنگ تولید میکند، بلافاصله کلیولند – کلیفز را به یک تولیدکننده مهم فولاد تبدیل کرد. 10 ماه بعد، مالکان کلیولند – کلیفز این بار بیشتر سهام ArcelorMittal USA و شرکتهای تابعه آن را با قیمت تقریبی 1.4 میلیارد دلار خریداری کردند و به این ترتیب شرکت خود را در بالای لیست تولیدکنندگان فولاد ایالات متحده قرار دادند.
اوایل سال 2020، نوبت شرکت U.S. Steel Corp شد و این سازنده فولاد مستقر در پیتسبورگ، سهام باقیمانده شرکت Big River Steel مستقر در آرکانزاس را به مبلغ تقریبی 774 میلیون دلار خریداری کرد. Big River Steel از نگاه U.S. Steel Corp، دارای پیشرفتهترین کارخانه نورد تخت در آمریکای شمالی است. در سال 2017، این کارخانه کوره قوس الکتریکی، به تنها سایت تولید فولاد دارای گواهینامه LEED تبدیل شد. در اکتبر سال 2020 نیز U.S. Steel Corp از راهاندازی موفقیتآمیز تأسیسات پیشرفته تولید کوره قوس الکتریکی در فیرفیلد ایالت آلاباما، خبر داد.
اما این وقایع به خوبی آنچه را که در صنعت فولاد ایالات متحده و همچنین صنعت فولاد جهان در حال رخ دادن است، نشان نمیدهد؛ زیرا صنعت فولاد ایالات متحده علاوه بر ادغامها و تأسیسات جدید، با فرصتها و چالشهایی مثل تعرفهها، فناوری، کرونا و بهکارگیری از علوم مواد و … روبهرو است.
ادغامها
تا اینجا به بزرگترین حرکات اخیر سازندگان فولاد ایالات متحده پرداختیم که این سؤال را مطرح میکند که چه عواملی در تصمیمگیری برای تلاش فولادسازان در جهت ادغام با یکدیگر و افزایش سهم خود از کیک صنعت فولاد وجود دارد؟ و آیا احتمالا شاهد موارد بیشتری از ادغامها خواهیم بود؟
جف لارسن، معاون منابع طبیعی، مواد شیمیایی و کشاورزی در موسسه Capgemini North America میگوید: به نظر میرسد ادغام عمودی یک الگو است. به طور كلی، داشتن كنترل بیشتر در سراسر زنجیره ارزش، انعطافپذیری بیشتری به سازمان میبخشد. من انتظار دارم که روند ادغامها در صنعت فولاد ادامه یابد.
بنابراین میتوان گفت کلیولند – کلیفز که به عنوان یک شرکت استخراج سنگآهن، یکی از تأمینکنندگان عمده صنعت فولاد بوده، بعد از خرید AK Steel و ArcelorMittal USA قسمت قابل توجهی از زنجیره تأمین فولاد را تصاحب کرده است.
البته به ندرت شرکتهای فولادی تلاش دارند همچون Cleveland-Cliffs و Steel Steel گستره بزرگی از زنجیره تأمین فولاد را تصاحب کنند.
لورنکو گونکالوز، رئیس و مدیرعامل کلیولند – کلیفز، در اطلاعیه شرکت خود درباره معامله با ArcelorMittal USA، اظهار داشت: فولادسازی کاری است که در آن حجم تولید، تنوع عملیاتی، کاهش هزینههای ثابت و تخصص فنی مهم است.
تولید فولاد همچنین یک تجارت جهانی است. شرکتهای آمریکایی از نظر تولید جایگاه بالایی ندارند. در سال 2019، بر اساس اعلام انجمن جهانی فولاد، بزرگترین شرکت تولیدکننده فولاد، بر اساس تولید فولاد خام، ArcelorMittal با 97.31 میلیون تن بود. در میان فولادسازان ایالات متحده هم شرکت Nucor با تولید 23.09 میلیون تن پیشرو است.
ظرفیت مازاد
درباره اینکه چقدر مشکل ظرفیت بیش از حد تولید فولاد جدی است، همین بس که یک مجمع جهانی برای حل آن وجود دارد که مجمع جهانی ظرفیت مازاد فولاد Global Forum on Steel Excess Capacity نامیده میشود. عضویت در این مجمع برای تمام کشورهای تشکیلدهنده G20 آزاد است و یک مجمع برای همکاری اقتصادی بینالمللی است. هدف اعلامشده آن هم بحث و بررسی و یافتن راهحلهای مشترک برای مساله جهانی ظرفیت مازاد فولاد است.
البته برترین کشور سازنده فولاد از نظر میزان تولید در مجمع جهانی وجود ندارد. طبق اعلام سازمان جهانی فولاد، این چین است که در سال 2019 بالغ بر 996.3 میلیون تن فولاد خام تولید کرد و تأثیر این کشور روی بازار فولاد بسیار زیاد است. هند، با تولید 111.2 میلیون تن رتبه دوم را داشت و ایالات متحده پس از ژاپن، چهارمین کشور بزرگ تولیدکننده فولاد جهان بود.
سه ماه پیش، تعداد زیادی از انجمنهای فولاد از سراسر جهان، از جمله موسسه آهن و فولاد آمریکا و فدراسیون آهن و فولاد ژاپن، از دولتهای کشورهای تولیدکننده فولاد خواستند که تلاش خود را در مجمع جهانی درباره ظرفیت بیش از حد فولاد برای رسیدگی به آنچه بحران در حال رشد فولاد نامیدند، بیشتر کنند.
انجمنهای فولاد همچنین بر اقدامات محکمتر در زمینه یارانهها و اقدامات حمایتی، اصلاحات تجاری و اقدامات برای افزایش شفافیت تاکید کردند.
مساله ظرفیت بیش از حد تولید فولاد، یک مسئله طولانیمدت است. با این حال، پس از کاهش تدریجی ظرفیت مازاد در چند سال گذشته، دادههای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نشان میدهد که ظرفیت مازاد فولاد در سال 2020 به 700 میلیون تن رسیده که هم ناشی از کاهش تولید در اثر بحران کرونا است و هم ناشی از افزایش ظرفیت، بهویژه در خاورمیانه و آسیا محسوب میشود.
تعرفههای ترامپی
دولت ترامپ در سال 2018 تعرفههای فولادی را برای واردات فولاد خام و آلومینیوم، به استثنای برخی از سهمیهها، تحت بخش 232 قانون گسترش تجارت 1962 تصویب کرد. هجوم واردات فولاد صنایع داخلی را تهدید میکند و بنابراین تهدیدی برای صنعت فولاد ایالات متحده است.
کوین دمپسی، مدیرعامل موسسه آهن و فولاد آمریکا نوامبر 2020 در مصاحبه با والاستریت ژورنال، اظهار داشت که این تعرفهها به افزایش نرخ استفاده از ظرفیت داخلی، رشد سرمایهگذاری ایالات متحده و صنعت فولاد این کشور کمک کرده است.
اکنون همه نگاهها به دولت بایدن و موضع آن در مورد تعرفههای فولاد معطوف شده است. صنعت فولاد ایالات متحده از دولت جدید میخواهد تعرفهها حفظ کند.
در 11 ژانویه، چهار سازمان فولادی آمریکا از جمله انجمن تولیدکنندگان آهن و فولاد و اتحادیه کارگران فولاد نامهای به رئیسجمهور منتخب بایدن نوشتند که در آن آمده بود: ادامه تعرفهها و سهمیههای فولاد برای اطمینان از دوام اقتصادی صنعت فولاد داخلی در برابر این ظرفیت فولادی مازاد و رو به رشد، ضروری است. حذف یا تضعیف این اقدامات قبل از آنكه كشورهای بزرگ تولیدكننده فولاد ظرفیت مازاد خود را از بین ببرند و یارانهها و سایر سیاستهای تحریفکننده تجارت كه به بحران فولاد دامن زدهاند را اصلاح کنند، فقط موج جدیدی برای واردات با تأثیرات مخرب برای تولیدكنندگان فولاد آمریکا و كارگران آنها به همراه خواهد داشت.
بحران کرونا، زیرساخت و موارد دیگر
چه چیز دیگری میتواند باعث تغییر چشمانداز فولاد شود؟ یک پاسخ، توسعه زیرساختها است، بسته به اینکه دولت بایدن چگونه به آن توجه کند. قبل از انتخابات، بایدن قول سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای ایالات متحده را داد. اگر این اتفاق بیفتد، به طور کلی خبر خوبی صنعت برای فولاد است.
جف لارسن، معاون منابع طبیعی، مواد شیمیایی و کشاورزی در موسسه Capgemini North America پیشبینی میکند که ثبات و پایداری یک موضوع مهم برای تولیدکنندگان فولاد و همچنین تمام تولیدکنندگان صنعتی خواهد بود. ثبات و پایداری نه تنها یک هدف اجتماعی رو به رشد برای شرکتها است، بلکه مزایای مالی نیز در مورد بهرهوری و بهینهسازی انرژی و مدیریت چرخه زندگی دارد. این مساله میتواند علاوه بر ایجاد تغییرات فناوری، ثبات و پایداری، محرک یکپارچهسازی عمودی بیشتر باشد که قبلا در این مقاله ذکر شد.
لارسن یادآور میشود: ادغام عمودی وسیلهای برای كنترل زنجیره تأمین است. طبق تعریف، ادغام عمودی، فرصتها را برای بهینهسازی فرآیندها در مقیاس بیشتر ایجاد میکند.
و سرانجام، مروری بر هر صنعت بدون تأمل در کرونا، نمیتواند نتیجه درستی بدهد. به دنبال شیوع کرونا، تقاضای فولاد کاهش یافت. دادههای انجمن فولاد و آهن آمریکا نشان میدهد که در ماه نوامبر سال 2020، تولیدات کارخانه تولید فولاد ایالات متحده در مقایسه با سال قبل حدود 16 درصد کاهش داشته است. با این وجود، استفاده از ظرفیت صنعت فولاد به آرامی افزایش یافته است. به عنوان مثال، استفاده از ظرفیت صنعت فولاد برای هفته منتهی به 16 ژانویه به 76.7 درصد رسیده است در حالی که در هفته منتهی به 13 ژوئن 54 درصد بود.
آنچه برای مدتی سؤال باقی میماند، تأثیر ماندگار کرونا در اقتصاد جهان است و این میتواند برای فولاد معنی داشته باشد. همانطور که لارسن اشاره کرد کرونا ناخواسته به یک آزمایش عظیم جهانی در مورد نحوه کار مردم تبدیل شد. آیا محیط کار مجازی از یک روند الهام گرفته از همهگیری به یک اقدام دائمی منتقل خواهد شد؟ و چگونه ممکن است در صورت تحقق، تولید خودرو، یک مصرفکننده نهایی قابل توجه فولاد را تحت تأثیر قرار دهد؟
لارسن میگوید: تردیدی نیست كه شرکتها واقعا در حال بررسی و در نظر گرفتن این هستند كه چگونه كار مجازی میتواند منافع طولانیمدت و ماندگاری داشته باشد. اگر بخش مهمی از نیروی کار در محل کار خود رفت و آمد نمیکنند و بنابراین رانندگی نمیکنند، این تأثیر کلان است.
در پایان باید گفت تاثیر کرونا بر صنایع مختلف از جمله صنعت فولاد سؤالات جالب توجهی را ایجاد میکند و پاسخ به این سوالات ممکن است از واقعیتها بسیار دور باشد.